منظور از آزادی در شبکه‌های اجتماعی آزاد و خودگردان چیست؟

بارها پیش می‌آید که دوستان، درک نادرستی از مفهوم آزادی و کنترل کاربر بر شبکه‌های آزاد و خودگردان دارند. در این مطلب کوتاه سعی می‌کنم قدری موضوع را توضیح دهم.

به بهانه حذف یک سری حساب از فیس‌بوک، شاید بد نباشد دوباره به اهمیت استفاده از شبکه‌های آزاد، نامتمرکز و خودگردان مانند #ماستودون و معنای آزادی در آن‌ها اشاره شود.

اگر در شبکه‌های اجتماعی انحصاری و متمرکز مانند فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام و... در دسته‌بندی گروه‌های ممنوعه قرار بگیرید، حذف حساب شما یعنی شما از کل شبکه اخراج شده‌اید. این یعنی عضویت شما در شبکه انحصاری فیس‌بوک و... وابسته است به پذیرش شرایط و تصمیمات یک پایگاه به نام facebook dot come. این مساله درباره سایر شبکه‌های اجتماعی انحصاری نیز صادق است. هیچ راهی برای داشتن کنترل روی حساب‌تان ندارید. قدرت کامل، در دستان یک پایگاه است. لذا آن پایگاه است که برای کل شبکه تصمیم می‌گیرد. طبیعتا تعریف گروه ممنوعه هم دست اوست. قهرمان شما ممکن است تروریست آن‌ها باشد. ارزش‌های شما ممکن است ضدارزش برای آن‌ها باشد و...

این را مقایسه کنید با رایانامه. شما برای فرستادن رایانامه به من، می‌توانید از هر بستری که این خدمات را ارایه می‌دهد و یا حتی بستری که خودتان راه انداخته‌اید استفاده کنید. هیچ کس یا پایگاهی کنترل مطلق روی شبکه فرستادن و دریافت رایانامه ندارد. نهایتا خدمت‌دهنده من می‌تواند رایانامه شما را برچسب هرزنامه بزند.

به همین شکل بیاید به شبکه‌هایی مثل ماستودون نگاه کنیم. ماستودون از روشی برای انتشار و تعامل استفاده می‌کند که در انحصار کسی نیست. هر کسی می‌تواند برای خود و هم‌فکرانش یک نمونه از ماستودون اجرا کند و برای حفظ سلامت نمونه‌اش، قوانینی برایش بگذارد. این قوانین، فقط و فقط در آن نمونه معتبر و قابل اجراست.

هیچ ماستودونی روی ماستودون دیگر، کنترل ندارد. نهایت کاری که یک نمونه با نمونه دیگر می‌تواند بکند، قرار دادن آن نمونه و طبیعتا همه اعضایش در فهرست سیاه است؛ نوعی مسدودسازی حساب‌های آن نمونه، برای اعضایی که روی این نمونه حساب دارند.

در همین حال، مجازا همه نمونه‌ها می‌توانند با دیگر نمونه‌ها در ارتباط باشند. تقریبا می‌توان گفت در حین گشت و گذار در ماستودون، متوجه نمی‌شوید که با ده‌ها یا صدها حساب دیگر در نمونه‌های دیگر به طور زنده در ارتباطید. این یعنی کنترل شبکه، در دست هیچ پایگاهی نیست.

آزادی در این شبکه‌ها به معنی آزادی نقض قوانین نمونه‌ها نیست. کسی نمی‌تواند بر خلاف قوانین نمونه، مثلا به کرامت انسانی دیگران تعرض کند. یا مثلا در اکثر نمونه‌ها، انتشار تصاویر جنسی یا نژادپرستانه یا زن‌ستیز و... ممنوع است. البته شخص می‌تواند بگردد و نمونه‌ای بیابد که اساسا برای «آن کارهای دیگر» ساخته شده باشد. اگر نیافت، خودش می‌تواند یکی بسازد و پرچم دار آن باشد :)

ممکن است این سوال پیش بیاید که اگر نمونه‌های قانون دارند، پس چه فرقی بین این‌ها و مثلا فیس‌بوک است؟ پاسخ روشن است: آزادی در شبکه‌های اجتماعی آزاد (نرم‌افزار این شبکه‌ها آزاد هستند) و خودگردان در این است که شما برای حضور در شبکه، ملزم به داشتن حساب روی یک یا چند نمونه مشخص نیستید. شما می‌توانید با هزینه‌ای بسیار معقول، برای خود و هم‌فکران و اطرافیان خود شبکه‌ای راه‌اندازی کنید که مطابق نیاز و ارزش‌های شما باشد. کسی نمی‌تواند شما را از شبکه اخراج کند. لذا، کسی توان محدود کردن آزادی شما را ندارد.

این نوع شبکه، محدود به ماستودون نیست. پیرتیوب (بستر آزاد انتشار ویدئو)، پلوم (بستر بلاگ‌نویسی)، Funkwhale (بستر انتشار صوت و موسیقی)، پیکسل‌فد (بستر انتشار عکس و تصویر) و بسیار بسترهای دیگر نیز چنین هستند.

این بسترها بعضا به بلوغ رسیده‌اند. اما همچنان مشابه هر #نرم‌افزار_آزاد دیگری نیازمند مشارکت جمعی هستند تا بتوانند مستقل و در کنترل جامعه باشند. اگر می‌تواند، مشارکت کنید.